مدتی قبل حین گذر از استوری های کسانی که دنبال میکنم محتوایی توجهم را جلب کرد. ویدئویی از یک تولید کننده شیک پوش و به ظاهر افغانی که هنگام آماده شدن از مخاطب سوالی میپرسید.
- این روز ها چه چیزی ذهنت رو درگیر کرده و بهش فکر میکنی؟
به کوئسشن باکس درون استوری نگاه میکردم و سعی میکردم موضوعی پیدا کنم و بنویسم. کارت گرافیک؟ کامبیوتر جدید؟ موبایل جدید؟ درامد بالا؟ خانه رویایی؟ کار عقب افتاده؟ آینده مبهم؟حسادت؟ نفرت؟...
من به هیچ چیز فکر نمیکردم. در آن لحظه و تا این زمان چیزی ذهنم را آنچنان مشغول نکرده است حتی افزایش درامد یا ssl . گویی هر صبح که بلند میشوم کاری که میتوانم انجام میدهم و با پایان روز برای فردا لیست ذهنی کوتاهی میچینم که اغلب کامل انجام نمیشود.
هر روز خالی تر میشوم.
سبک همچون پر
تصمیم دارم در سال پیش رو علاوه بر کسب درآمد بیشتر و ساخت روابط کاری بهتر به یادگیری طراحی رابط کاربری با figma هم بپردازم، تنظیم رنگ را بهتر یاد بگیرم و بیشتر دستم را در صداپیشگی داخل کنم.
موضوعات مرتبط: تفکرات جدید
برچسبها: بی دغدغه , ذهن خالی , سبک , توکل
از زمانی که کاملا بداهه این عبارت روی بر روی یکی از نمایه هایم گذاشته ام کاملا در زندگی ام نمود پیدا کرده است. از 5 نمره اضافی که استاد برای شجاعت شرکت در امتحانم به من داد تا قصر در رفتن از یک شکایت و جور شدن غذای شب و درگیری با یکی مشتری های نه چندان خوب.
به راستی که سبک کردن این افکار از سرم و رها کردنشان نیازمند تمرین است تا بیش از ازین موهایم سفید نشده اند. کافیست رها کنم و بسپارم به او ..
گذشته ازین فکر میکنم توانایی نه گفتنم از آنچه که فکر میکردم کم تر است. ممکن از بدهکاری که دارم مانع این میشود که به پروژه های بی ربط و ارزان قیمت نه نگویم یا اینکه واقعا خجالت میکشم؟
این مواقع از اون مواقع است که فکر میکنم از یه جایی به بعد را چقدر اشتباه رفتم که چنین شد اما به هرحال این مسیری بوده که رفته ام. آنچه مانده است تبدیل به تجربه و آموزش میشود.
موضوعات مرتبط: تفکرات جدید
برچسبها: خدا , توکل