تابستان خود را چگونه گذراندید؟

زیاد چیز مالی نبود و حسابی گند زدم. ببهنو آوردن واسه اینکه جنگ شد و یا امتحانا افتاد عقب چیز مسخره ایه و من واقعا تنبلی کردم و کارایی که میخواستم رو انجام ندادم. به جاش نشستم کلی قسمت وان پیس تو مغز خودم جا دادم . دریغ از یه صبح زود بیدار شدن یا ورزش کردن، تموم کردتن یه کتاب که مربوط به کارم باشه یا یاد گرفتن یه مهارت که خیر سرم میخواستم تا آخر تابستون یادش بگیرم....

به هرحال هرچی که بود سوخت.

از الان شیش ماه وقت دارم، ا[رین امتحان دانشگاه رو دادم و اگه مشکلی از سمت جایی که بهش فکر میکنم پی شنیاد 6 ماه دیگه وقت دارم تا خودم رو آماده کنم. رزومه قوی جور کنم، شبکه ارتباطات قوی درست کنم و و بتونم تو کارم اونقدر حرفه ای بشم که چند تا مشتری ثابت داشته باشم، یکم پول جمع کنم و لینکدینم رو تر تمیز کرده آماده بشم...

نمیدونم برای چی ولی امیدوارم که شیش ماه وقت داشته باشم.

لازمه توی ui.ux وارد بشم، فیگما یاد بگیرم و تو طراحی گرافیک چند تا کتاب بدربخور بخونم، سطح نمونه کار هام رو بالاتر ببرم. بتونم بعدش ماهی چند هزار دلار ازین راه با مشتری های داخلی و خارجی دربیارم با وجود هزینه های کم و پس اندازی که دارم خوبه.

تا برسیم به قدم بعدی...

دیگه به زهرا فکر نمیکنم، جز اینکه پولی که ازم گرفت رو پس بده. هنوز درگیر ssl هستم ولی گاهی بیشتر از یک هفته کاری نمیکنم و گاهی تو یک روز چند بار.

درحال گوش دادن آهنگ Experience از Ludovico Einaudi هنگام نوشتن


موضوعات مرتبط: یادداشت پرواز
برچسب‌ها: 6 ماه , فرصت , کارکردن , گرافیک

تاريخ : سه شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۴ | 13:21 | نویسنده : محمد |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.