یکی از نقاط ضعفی که دارم اینکه وقتی با کسی احساس راحتی میکنه سفره دلمو براش زود باز میکنم و این خیلی اوقات به ضررم تموم میشه . نمونش رو تو روابط مجازی زیاد تجربه کردم . من اینو حس میکنم که فرد پشت تلفن حتی 1 درصد هم به من فکر نمیکنه و براش اهمیتی ندارم پس منم شروع نمیکنم دردل کردن ولی بعضی وقتا برای یکی ممکنه مهم باشه .

یکی از مضخرف ترین تجربیاتی که داشتم با فردی به اسم رضوان بود. منو اون اشتراکات آن چنان خاصی نداشتم و اوایل به هم روحیه میدادیم که موفق بشیم اما نزدیک تر شدن با مردم اون تصویر فانتزی رو شکسته و یک واقعیت رو آشکار میکنه ...

واقعیتی که زیادم ممکنه زیبا نباشه .

قرار نیست با هرکسی تو مجازی میبینیم رابطه ابدی برقرار کنیم .

حتی یکبار تلفنی حرف زدیم و خندیدیم اما از زمانی که من وضعیت عاطفیم و ترد شدنم رو مطرح کردم این دوستی سرد شد و با ضعیف و وابسته نشون دادن خودم و البته دردل کردن هام شخصیت خودم رو پیش این شخص کوچیک و حقیر کردم.

قسمت ازین بد تر دوست رضوان یعنی افشین بود. فروشنده لوازم خرد خانگی در یک شهر بندری که به شدت محافظه کار و اشتباه من این بود که از ابتدا باهاش صمیمی شدم با این تصور که براش فان و سرگرم کننده هستم . با خودش بگه " عجب بچه باحالیه ..." نمیدونم چرا اینکارو کردم ولی میرسیم به همون بند اول ....

اون اطلاعات نیمداد و به طبع منم نباید میدادم اما زمانی که اتفاقی برام افتاد درز کردم ، اون گستاخ تر شد و بالاخره یک روز جایی چیزی گفت که بهم بربخوره و این ارتباط با توهین و افترا تموم شد.

احتمالا اگه جایی دیدمش بزنمش!

قسمت جالب اینکه منو اون برنگشتیم اما داریم حرف میزنیم. معلوم شد به دلیل نامعلومی قهریم و امیدوارم خوب بشه رابطه مون و حسرت نخوریم.

فکر کنم نباید برای هر بنی بشری سفره دل باز کنم . نمیدونم ....

من فقط میخواستم با یکی حرف بزنم

قسمت جالب خانم میانسالی بود که خودش رو مشاور نشون میداد، مدام میگفت باهاش صحبت کنم و مشکلات رو حل کنیم .

زندگی و زندگش رو مثبت و شاد نشون میداد، دوستان زیادی داشت و به من حرف های انگیزشی نصحیتی میزد . حتی درباره رابطم که باید تمومش کنم .

زهرا گفته بود نباید سفره دلتو براش باز کنی و به من بگو ...

راست هم میگفت . ازون رن خوشم نمیومد و زیادی از مشکلات زندگیم بهش گفتم . حتی پروفایل و اسم هم نداشت و من براش از فالوور هام میگفتم که ببینه موفق شدم!

یک بار ازش پول خواستم و گفت من فقط مشاورم و نباید پولی بهت بدم .

دیگه اهمیت ندادم چه پیامی داد و سین نکردم .اونم اهمیت نداد

همون بند اول

مردم اهمیت نمیدن ...


موضوعات مرتبط: تفکرات جدید
برچسب‌ها: روابط مجازی , روابط , روانشاسی

تاريخ : جمعه پانزدهم دی ۱۴۰۲ | 12:51 | نویسنده : محمد |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.