شاید اگر یک روش احمقانه برای کسی احمقانه به نظر نرسد آنقدر آنرا تکرار میکند تا روزی که به این نتیجه برسد روش های مثلا نجات بخش فایده ای جز اتلاف وقت ندارند .

 موضوعی که به زندگی ماجراجوی کوچک طوری گره خورده بود گویی مشغول ترک اعتیاد نوجوانی با بستن او تخت هستند . یک روز کامبیوتر خراب میشود ، روز بعد بسته میشود یا اینگه گاهی برایش محدودیت تایین میکنند .

روش های احمقانه ای که 13 سالگی را به مانند باور های مجلی خود "13" شوم و تلخ کرده بود . این روش ها از آن جهت بی فایده و اعصاب خرد کن بودند که هیچ استمرار و پیوستگی درشان دیده نمیشد . از اهالی دخمه که به زور میخواستند با تو دوست شوند درحالی که نسبتشان در تضاد با یک رفیق معمولی بود تا فردی خودکامه و احمق که فکر میکرد پیامبری از جهان دیگرست . 

محدود کردن لپتاب به دو ساعت استفاده ، نصب نشدن برنامه ای بدون رمز admin و همدوره و با دورانی که این یادداشت هارا مینوشتم (سال 91 تا 93 یا 94 ) شاید چیزی جز تلخ کردن یک دوره انزوا و گوشه گیری برای مثلا شاهزاده نداشت ...

هنوز هم اهل بازی های ویدئویی هستم ، هرچقدر که بخواهم فیلم و سریال نگاه میکنم و حالم از اینکه کسی از اهالی اطرافیانم مخصوصا عامل این محدویدت ها در کارم سرک بکشد بهم میخورد ....

نکته جالبش این است که هنوز هم این روش تکراری و ناموفق را روی دیگران اجرا میکند . نهایتش عقده های روی هم تلنبار شده و نگاه های حسرت آمیز به دیگرانی در کلبه های دیگرست ، اینکه یک احمق آنجا نیست .


موضوعات مرتبط: چیز هایی که تغییر نکردند
برچسب‌ها: محدودیت , رمز گذاشتن روی لپتاب , اجازه نداشتن

تاريخ : یکشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۱ | 21:8 | نویسنده : محمد |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.