دیدم حس و حال هیچی نیست گفتم باهاشون برم ، دهنمون سرویس شد ولی همه جا دعا و نذر کردم

این پست رو کامل ننوشتم ولی برام جالب بود که اصلا این وب مخاطب هم داره

خب مهم نیست ، به هرحال فک کنم مطالب مذهبی انگار تو گوگل فارسی بالاتر رفتن یا شانسی شده ...

احاساساتم تغییر خاصی نکردن، ssl هم همینطور ، تازه یه مشکل تازه تر اینکه پول ندارم هزینه خیاط رو بدم !

البته دروغ نگم یه چیزی تغییر کرد

اون از اینستاگرام رفت کلا

خب این یه دردل با خداست، اینکه بهم حق بده اینقدر فرصت رو غنیمت نشمرم هرچی شد بهش پیام بدم ، واقعا چند بار دیگه باید فحش بخورم. هرچند اینکارو کردم و احتمالا الان بهش اس مس هم بدم ...

تازگی یه چیزای جدید دربارش شنیدم، واقعا برام عجیبه فقط یکیدوماه عضو یه گروه مجازی بشه و اینطوری اعضاشو متاثر کنه . خیلی اسرارآمیز ظاهر شده بینشون و اینجا منم که احساس میکنم واقعا گم شدم ؟! یا اونو گم کردم ؟!

چطوری حضور و عدم حضور یه نفر تو زندگیم اینقدر اثر گذاشته که کل تابستون هیچ غلطی نکردم ؟! یکی بهم گفت دورش 3 یا 4 سال طول ممکنه بکشه ولی از حرفش خوشم نمیاد. مردم موقعی که چیزی رو تجربه نکردن خوب عینک متخصص هارو میزنن

3 یا 4 سال شوخیت گرفته دیگه .

هرچند طرف زیاد باور هاش با من یکی نبود برای همین وسط اربعین بودنم باهاش دعوام شد و بلاکم کرد .

الان دارم براش میم میفرستم . واقعا من آدم وابسته ایم یا اینقدر اضافیهم که کسی بهم وابسته نمیشه ...

شاید الان که دارم مینویسم ایمانم رو نمیبازم یه روزی ایمانم رو باختم اما امیدوارم که نبازم ، ایمان به اینکه هیچیز بی حکمت نیست. راستم هست اما روزا روزای سختیه واقعا، دسیپلین و پشت کار آدمو میطلبه ، اینکه حس هیچی نداری ولی بازم یه کاری میکنی و پولم نداری

تف تو دانشگاه ، امیدوارم موج دوم انقلاب رو اینقدر محکم شروع کنیم و در این حکومت تخته که اونم بره به درک


موضوعات مرتبط: یادداشت پرواز
برچسب‌ها: یادداشت , کربلا , سفر

تاريخ : دوشنبه بیستم شهریور ۱۴۰۲ | 23:47 | نویسنده : محمد |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.