همین اواخر بود که از طریق گشت و گذار بیهوده در شبکه های اجتماعی متوجه موضوعی شدم که مدت هاست در من وجود داشته. البته که خاصیت این شبکه ها از تولید محتوای انبوه بی خاصیت این است که حس همزاد پنداری سریعی با محتوایشان داشته باشیم. یک روز میگویند شماهم مثل من ... و میتوانیم انبوه نظرات موافق را زیر محتوایشان ببینیم.

از زمانی که به یاد میآورم در ذهنم سناریو های غیر واقعی میساختم. شاید بسیاری از ما همین کار را میکنیم، بخصوص بعد از یک شکست خجالت آور در اجتماع یا جمع دوستان. زیر دوش آب، در خلوت یا خیابان شروع به بازسازی سناریو گذشته کرده و سعی میکنیم در آن پیروز شویم. برای من بیشتر به سلاخی و کشتار طرف مقابل ختم میشود، خوشبختانه یا شوربختانه هیچکدام به واقعیت بدل نشدند.

با توجه به کند و کاو گذرایی که داشتم بیشتر این سناریو ها درباره حرف هایی هستند که میتوانستیم در آن لحظه بزنیم و به هر دلیلی موفق نشدیم. به نظر گاهی مفید می آید که هر مشاجره ای را به جنگ تمام عیار تبدیل نکردیم و با عذاب وجدان به خانه برگشتیم. یک مدت خودخوری به پرداخت هزینه شکستگی و خسارت میارزد؟

متوجه شدم زمانی که اصلا به این موضوع فکر نمیکنم و حواسم نیست نتیجه ناخواسته و بهتری حاصل میشود.


موضوعات مرتبط: تفکرات جدید
برچسب‌ها: سناریو ساختن , خودخوری , دوش آب , باختن

تاريخ : پنجشنبه پانزدهم آذر ۱۴۰۳ | 12:0 | نویسنده : محمد |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.